آنچه بهعنوان نوستالژی اجتماعی تقویت میشود و در میان گفتوگوی رایج مردم در جامعه مشاهده میشود نتیجه بدبینی است که از بدبینی شخصی به بدبینی اجتماعی بدل شده است.
آینده نگر/ گفت وگو از لیلا ابراهیمیان
باید از تاریخ سالهای اقتدار برند ایرانی برای بهبود وضعیت موجود اقتصاد بهره گرفت؛ این را پدرام سلطانی، نایبرئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران میگوید. او معتقد است نوستالژی احساس مثبتی است که فرد میخواهد گذشته تاریخی خود را حفظ کند. به گفته سلطانی این احساس در حوزه اقتصادی فرصتی برای بهبود وضعیت صنعت و احیای برندهایی است که زمانی بیرقیب بودند و امروز به حال احتضار افتادهاند.
*در میان جامعه مدام گفتههای نوستالژیک در حوزههای متعدد حیات اجتماعی شنیده میشود. در سالهای اخیر، این وضعیت در اقتصاد با یادآوری خاطراتی از برندهایی چون «ارج»، «کفش ملی» و غیره ادامه داشته است. چرا این دلمشغولیها بر زبان جاری است؟
ساختار فکری و روانی انسان به گونهای است که ارتباط با گذشته را در خود حفظ میکند و با توجه به حالات روحی و شرایط عمومی خود این خاطرات را تقویت، تحسین یا تخطئه میکند. ارتباط با گذشته امری اجتنابناپذیر است. افراد در گذشته -گذشته شخصی، اجتماعی و تاریخی- خاطرات، اطلاعات و یافتههایی دارند، گذشتهای که برای آنها توأم با لذت است. این هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی وجود دارد. هر فردی گذشته متفاوتی دارد. اما زمانی خاطرات بعد ملی و اجتماعی پیدا میکند و احساس افراد جامعه نسبت به آن خاطره یا وضعیت مشترک میشود. این وضعیت میتواند در سطح ملی با یادآوری میراث و دستاورد گذشته، و با مقایسه گذشته و حال ادامه داشته باشد. همچنین ممکن است در میان افراد جامعه تضاد و تفاوت نظری هم درباره نوستالژی یک خاطره باشد، و این تضاد دیدگاه در نوع برخوردشان با گذشته نمایان شود.
*برخی معتقد هستند گفتههای نوستالژیک جدای از سویههای مثبت آن، میتواند به شکل یک مرض اجتماعی هم ظهور و بروز کند. مرز این مثبت و منفی بودن بازگشت به گذشته کجاست؟
زمانی که برای اولین بار واژه نوستالژی خلق شده، این حالات روحی بیماری روانی قلمداد شده است ولی در نظرات روانشناسان یا روانشناسان اجتماعی متاخر نوستالژی احساس مثبتی است که ارتباط با گذشته را برقرار میکند تا انگیزه و توان در فرد و جامعه برای ادامه وضع موجود، تغییر، تبیین و تکرار شرایط پرافتخار را فراهم کند. نوستالژی بازگشت به خوبی، عظمت و افتخار است که روح افراد در جستوجو و تکرار این وضعیت است. با این نگاه، نوستالژی مرض اجتماعی نیست بلکه جریان مثبت اجتماعی است. یکی از خطاهای آشکار برخی از مسئولان ارشد ما این است که در تریبونهای متعدد، گذشته ایران را تخطئه میکنند. این موجب لطمه خوردن به روحیه مثبت شهروندان میشود و توان ساخت و قدم گذاشتن آنها را در مسیر رشد و پیشرفت ضایع میکند. گفتمان یا روش اشتباه حکمرانی، ارجحیت دادن به گفتمان سلبی درباره گذشته است تا گفتمان ایجابی. به جای تقویت نقاط مثبت مشاهیر ملی گذشته، آن را تضعیف میکنند. البته این سبب جدایی یک ملت از گذشتهاش نمیشود بلکه سبب شکلگیری یک مقاومت منفی در برابر حاکمیت میشود. نمیتوان خاطرات و واقعیتهای گذشته افراد و جامعه را از ذهن آنها پاک کرد. این امر اصلا شدنی نیست. حتی زمانی که بشر ابزارهای ارتباطی محدودی در اختیار داشت و فرهنگ بشری به صورت سینه به سینه، با روایات متعدد یا با تدوین کتب محدود به نسل بعدی منتقل میشد، کسی نتوانست با کتابسوزی، انگیزاسیون یا برخوردهای سلبی، گذشته مردمان را از آنها جدا کند، پس در شرایط امروز و با ابزارهای ارتباطی نوین هرگز نمیتوان گذشته تاریخی افراد را از آنها گرفت. نباید اشتباه رایج گذشتگان را درباره حذف تاریخ یک جامعه تکرار کرد.
*برخی نوستالژیها را شورش یا اعتراض علیه وضع موجود تعبیر میکنند. این گفته چقدر میتواند در حوزه اقتصاد مصداق داشته باشد؟
آنچه بهعنوان نوستالژی اجتماعی تقویت میشود و در میان گفتوگوی رایج مردم در جامعه مشاهده میشود نتیجه بدبینی است که از بدبینی شخصی به بدبینی اجتماعی بدل شده است. افراد به واسطه احساسی که فکر میکنند قربانی شرایط هستند و شرایط غیرقابل تغییر است، با نوستالژی اعتراض خود را به وضع موجود نشان میدهند. افراد و اقشار کارگر که تبعیض علیه خود احساس میکنند واکنشهایی چون اعتراض از خود نشان میدهند که نوعی لجاجت با گفتمان از بالا به پایین است. این لجاجت خود را در تکرار و تمجید گذشته نمایان میکند. این یک وضعیت هشدار است که باید در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی مورد توجه باشد. من بارها اشاره کردهام که مسئولان ارشد کشور به غیر از مشاورانی که در حوزه اقتصاد و مسائل بینالملل دارند به مشاورانی در حوزه جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی و اقتصاد رفتاری نیاز دارند تا اثر گفته و تصمیم خود را در جامعه به صورت تخصصی بررسی کنند و ایرادات را از همه جنبهها ارزیابی و در نهایت اصلاح کنند. اما این مسئله در حکمرانی ما مورد توجه نیست. مسئولان فکر میکنند با تصمیماتی در اقتصاد یا برنامههای رفاهی میتوانند شرایط را بهسامان کنند و چنین تصمیماتی تکافوی اداره کشور هشتاد میلیونی را خواهد داد. بسیاری از نیازها و اعتراضهای مردم در گرو رفتار حاکمیت است. روشی که در همه سطوح دیده میشود تخطئه باورهای مردم است و این روش به لهجهای تبدیل میشود در رویارویی گروههای مختلف با همدیگر در جامعه. گروههای متکثر و متشتت موجود در کشور به هم برچسبهای متعدد میزنند و این گفتار نشانگر چندپارگی اجتماعی است و دارد جای همبستگی و انسجام اجتماعی را میگیرد.
*چگونه میتوان از فرصت نوستالژی برای بهبود شرایط موجود اقتصاد و صنعت بهره گرفت؟
نوستالژی با افتخارات و تاریخ مثبت یک کشور مرتبط است و انگیزه و انرژی ادامه راه و حرکت به جلو و توسعه و بازگشت به هنجارهای مثبت و مورد تایید جامعه را سبب میشود. اگر در حوزه اقتصاد داشتن برندهای خوشنامی چون ارج یا کفش ملی مثبت تلقی شود که مثبت است، میتواند فرصتی برای بهبود شرایط صنعت کشور باشد. زمانی این برندها در منطقه و تا آسیای دور بیرقیب بودند. امروز در شرایطی هستیم که از کشورهای مختلف که زمانی به هیچ وجه رقیب ما نبودند، عقب افتادهایم. ما باید از تاریخ سالهای اقتدار برند ایرانی برای بهبود وضعیت موجود بهره بگیریم. اگر بتوانیم ارزش و نگاه نوستالژیک به این برندها را کالبدشکافی کنیم، دلیل محبوبیت و موفقیت و در نهایت دلیل تضعیف آنها را درک میکنیم و از آن درسهایی برای تقویت بخش خصوصی و اقتصاد کشور میگیریم.